سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، خُنَک کردن جگر تفته را دوست دارد . هرکه جگری تفته را آب بنوشاند، چه [متعلّقبه] چارپایان باشد یا جز آن، خداوند، در آن روزی که سایه ایجز سایه او نیست، بر او سایه افکند . [.امام باقر علیه السلام]

گنجینه علم از همه چیز از همه جا
خانه | ارتباط مدیریتبازدید امروز:8بازدید دیروز:0تعداد کل بازدید:21595

نیما امینی :: 87/3/9::  11:25 صبح

  

 

 

نگاهی به حقوق تاریخی ایران در دریای مازندران(کاسپین)

 

پیش گفتار:

 می دانیم که تمام جهانیان دریای شمالی ایران را به نام یکی از کهن ترین اقوام ایرانی، یعنی"کاسپی ها" که در زمان باستان ساکن کرانه های این دریا بودند، "دریای کاسپین"  می نامند(1) . این را نیز می دانیم که در طول سده های بسیار تا به امروز نام مازندران بر این دریا بیش از هر نام دیگری به گوش فرزندان این سرزمین خوش آهنگ بوده است.

اما این را نمی دانیم چرا چند سالی است که تعدادی از نهادهای سیاسی فرهنگی و آمورشی کشور به هنگام نام بردن از این دریا، بجای نام های ایرانی مطرح آن در ایران و جهان ، از نام جعلی و مطرود خزر استفاده می کنند. حال آن که در هیچ اثر تاریخی و جغرافیایی که از دوران باستان بدست ما رسیده هرگز از این دریا با نام خزر یاد نشده است.

از نوشته های (هکائتوس میلتی) (Hekataios Milesios) جغرافی نگار یونانی که قبل از هرودوت می زیست(حدود 480_546 ق.م)پیداست که این دریا به نام"دریای هیرکانی" (دریای گرگان) خوانده می شد (2). گویا اول کس از میان مورخان باستان هرودوت بود که اثر تاریخی خود آن را "دریای کاسپین" ثبت نمود(3).

از آن زمان تا به امروز در همه ی جهان این دریا با همین نام کهن ایرانی شناخته می شود و همه جهانیان آن را دریای کاسپین می نامند.در نقشه های جغرافیایی جهان نیز همین نام است که کاربرد علمی و عملی دارد.

اما پس از ظهور اسلام ، مورخان و جغرافی نگاران مسلمان که به شرح احوال تاریخی اقوام ساحل نشین دریای شمالی ایران پرداختند، در بیان موضع و موقعیت جغرافیایی سرزمین قلمرو هر قوم، ناچار اسامی بومی هر بخش از آب های کرانه ای دریا را که از نام محل و قوم مردم ساحل نشین همان بخش، برگرفته بودند، در آثار خود آوردند.همان گونه که امروز ما به همان شیوه، اسامی محلی و بومی مصطلح میان ساحل نشینان در یک محدوده ساحلی را بر آب های کرانه ی آن بخش بکار می بریم.برای مثال می گوییم: دریای انزلی، دریای چمخاله،دریای رامسر و... از این رو در عصر اسلامی و در میان مسلمانان نام های چندی مانند:مازندران، تبرستان، آبسکون،گرگان(هیرکانیای باستان) ، گیلان،دیلم،قزوین(کاسپین) ونیز خزر و غیره آن از برای این دریا یپدا شد.چنان که گفته شد این نام ها در آثار این نویسندگان تنها معرف حوزه ی محدودی از آب های کرانه ای بود و گاه قلمرو حضور و یا اقتدار قومی را در طول ساحل مورد نظر می رسانید.

"خزر" هم یکی از همان چند نام و عنوانی بود که نویسندگان مسلمان به دلیل سکونت قومی بدین نام در استپ های مجاور کرانه های شمال غربی دریای شمالی ایران، برآب های کرانه ی آن بخش از این دریا داده بودند. خزر هیچگاه حضوری گسترده بر گستره آب های دریای شمالی ایران نداشتند. زیرا چیرگی خوی صحرا گردی بر آنان، سبب پرهیزشان از دریا می شد.از این رو قلمرو این نام حتا در اوج اقتدار و قدرتمداری خزرها، هرگز محدوده ای فراتر از آب های کرانه ی میان دو سوی دهانه ی رود ولگا (رود اتل) تا سواحل شمال دربند(باب الابواب)، در آن سوی مرزهای ایران زمین را در بر نمی گرفت.

گذشته از آن، طول دوران حضور خزرها در بستر تاریخ هم چندان دراز نبود.آنان در سده چهارم میلادی در منطقه سفلای رود ولگا پیدا شدند و در سده دهم میلادی نیز به انهدام گراییدند(4)، قبل از پیدا شدن خزرها در کناره ی رود ولگا، این سرزمین محل زیست"سکاهای آریایی" بود.

در مقابل، از باستان زمان، بیشتر سواحل و آب های دریای شمالی ایران، در قلمرو تاریخی، قومی ،فرهنگی ،تمدنی و سرزمینی ایران قرار داشته است. 

خزرها قومی وحشی ، متجاوز و خون ریز بودند. اقوام سرزمین های همسایه از هجوم پی در پی آنان که برای غارتگری انجام می شد و با شقاوت و بیرحمی بسیار همراه بود، پیوسته در وحشت مرگ بسر می بردند. سرزمین های آبادان و پر نعمت ایران در قفقاز از آفت هجوم آنان بارها دستخوش ناامنی و ویرانی گسترده شده بود. در جنگ های ایران و روم در عصر خسرو پرویز، خزرها از متحدان اصلی رومیان در حمله به ایران بودند(5). روس ها نیز برای نخستین بار در دوران خلافت عباسیان به کمک و مساعدت خزرها پای به دریای مازندران گشودند و سواحل مازندران ، گیلان و اران را به باد غارت و کشتار دادند.(6)

ایرانیان در عصر خسرو انوشیروان برای جلوگیری از یورش های خانمانسوز  این قوم خون ریز، بر تنها گذرگاه طبیعی عبور این هجوم گران به سرزمین قفقاز، در حد فاصل کوه و دریا سدی محکم بستند و آن را "دربند" ساختند(7). برخی به غلط ساختن این سد را به اسکندر گجستک نسبت می دهند و سد سکندر می خوانند. این سد که مرز ایران با انیران در آن منطقه بود، در عصر اسلامی نیز به دفعات مورد مرمت قرار گرفت و تا چند قرن کار دفاع از سرزمین های ایرانی نشین قفقاز را برای مدفعان در برابر هجوم اقوام صحرا گرد شمالی آسان می کرد.

 

 موقعیت طبیعی

 

دریای مازندران(کاسپیان)، میان طول های 38 درجه و 46 دقیقه و 34 درجه 54 درجه شرقی و عرض 34 درجه و 36 دقیقه و 33 درجه و 47 دقیقه شمالی و در شمال مرکزی ایران واقع است. این دریا از سوی باختر به جمهوری های اران (آذربایجان) و فدراسیون روسیه، از شمال به فدراسیون روسیه و جمهوری قزاقستان، از خاور به جمهوری قزاقستان و ترکمنستان و از جنوب به ایران محدود است.

درازای این دریا (از جنوب تا شمال) حدود 1200 کیلومتر و پهنای آن در پهن ترین نقطه(در شمال) 554 کیلومتر است. بدین سان ، میانگین پهنای دریای مازندران ، حدود 300 کیلومتر برآورد می شود. ژرفای این دریا در شمال بسیار کم است. به طوری که ژرفای چهار پنجم این بخش از دریای مازندران ، کم تر از 10 متر است. این دریا در بخش میانی 170 تا790 متر عمق دارد. بخش های ژرف این دریا در قسمت جنوبی قرار دارد و عمق آن میان 334 تا 980 متر است. گودی متوسط این دریا 180 متر و سطح آن با توجه به افزایش و کاهش ، کما بیش 26 متر پائین تر از سطح دریاهای آزاد است.

در این جا ، باید یادآور شد که حوزه ی جنوبی دریای مازندران با پهنای کما بیش 156 هزار کیلومتر مربع، گر چه حدود 36 درصد از مجموع وسعت این دریا را در بر می گیرد، اما گُنج (حجم) آب این بخش ، خیلی بیشتر از مجموع دو بخش شمالی و میانی است.

پیرامون دریای مازندران (بدون در نظر گرفتن جزیره ها) کمابیش 6400 کیلومتر تعین و اعلام شده است. از این میزان ، 992 کیلومتر یعنی از خلیج حسن قلی(در خاور) تا آستارا (در باختر) در قلمرو ایران قرار دارد.

دریای مازندران با پهنه ی کما بیش 424 هزار کیلومتر مربع(8)، بزرگترین دریای بسته جهان است.(9)پهنه دریای مازندران در اثر افزایش یا کاهش آب این دریا، تغییر می کند. پهنه دریای مازندران  در مقایسه با دریاچه های دور و بر آن، بیش از 5/6 برابر دریاچه خوارزم و کما بیش 90 برابر دریاچه ارومیه است.

دمای این دریا به طور قابل ملاحظه ای متغیر بوده و بستگی کامل به آب و هوای نواحی اطراف آن دارد. در دی ماه میانگین دمای سطح آب دریای مازندران در شمال این دریا حدود 11 تا 12 درجه زیر صفر است، در حالی که میانگین دمای آب در همان زمان در بخش جنوبی، کمابیش 6 درجه بالای صفر می باشد.

 

بندرهای مهم دریای مازندران:

 

1. (آستاراخان، آستاراگان، هشترخان)

این بندر در دلتای رود ولگا (اتل) ، قرار دارد، بندر آستاراخان، مهم ترین بندر بازرگانی فدراسیون روسیه در دریای مازندران  است.

2. بادکوبه (باکو):

بندر بادکوبه، مرکز جمهوری اران (آذربایجان) است. این بندر در کرانه ی جنوبی شبیه جزیره آبشوران واقع است. بادکوبه از عمده ترین بندر های دریای مازندران و یکی از مناطق مهم نفتی است.

3. دربند:

این بندر عمده ترین بندر جمهوری داغستان به شمار می رود. دربند در کرانه غربی دریای مازندران، میان بادکوبه و ماهاج قلعه(مرکز داغستان)، قرار گرفته است.

4.آلکساندروسک:

این بندر، مهمترین بندر بارزگانی جمهوری قزاقستان است.

5 . کراسنوودسک:

 این بندر که در جمهوری ترکمنستان قرار دارد از بندرهای مهم کرانه های خاوری دریای مازندران است.

 6.کوریو:

بندری است در شمال دریای مازندران که در مصب رود اوران و در قلمرو فدراسیون روسیه واقع است.

7. بندرهای واقع در قلمرو ایران:

مهمترین بندر های واقع در قلمرو ایران در کرانه های دریای مازندران عبارتند از: انزلی، نوشهر، فریدون کنار، ترکمن و گز.

باید خاطر نشان کرد که بندر انزلی از مهمترین بندرهای دریای مازندران است.

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

21595

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
گنجینه علم      از همه چیز از همه جا
::آرشیو::
::اشتراک::
 
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن